شدم مثل مردهایی که خودشون رو سرگرم کار میکنند و یا تا دیروقت الکی مشغول چیزی میشن چون انگیزه ای برای خونه اومدن ندارن. مردهایی که حتی س ک س هم تو زندگی مشترک براشون در دسترس نیست. هر کی دور و برم میبینم، همکارا و دوستا، بعد مدت کوتاهی از دوستی شون پسره خونه ش رو فروخته و یا تحویل داده و اومده با دختره خونه خریده و کلا یه حرکتی با هم زدن. بعد این الف نه حاضره خونه ش رو بفروشه، نه اصلا کاری برای من میکنه. وضعش از همه پسرایی که گفتم بهتره، ولی مایه گذاشتنش چه احساسی و چه مالی، از همه کمتر...بهتره بگم هیچ! تازه از من هم یه چیزی میکنه. این آزارم میده... و به این فکر میکنم چه دلیلی داره خودم رو تو این رابطه نگه دارم؟! چی داره این رابطه برام؟مغزم داره از فکر میترکه. نمیدونم این
افکار و احساسات به خاطر هورمونها بهم فشار آورده یا واقعیت همینه. برا همین نمیخوام شتاب زده عمل کنم. خط خطی های خدایی که خلق نکرد...
ادامه مطلبما را در سایت خط خطی های خدایی که خلق نکرد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : bmadme5 بازدید : 27 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1402 ساعت: 23:01